گنجشک به خدا گفت: لانه ی کوچکی داشتم آرامگاه خستگیم ، سر پناه بی کسیم ، طوفان تو آن را ازمن گرفت . کجای دنیای تو را گرفته بود؟؟؟ خدا گفت: ماری در راه لانه ات بود، تو خواب بودی باد را گفتم لانه ات را واژگون کند آن گاه تو از کمین مار پر گشودی!!! چه بسیار بلاها که از تو به واسطه ی محبتم دور کردم وتو ندانسته به دشمنیم برخاستی
علیرضا سلام وبلاگ خوبی داری اما وبلاگ خوب وبلاگی نیست که مطالب زیادی داشته باشه
چرا دیگه به من سر نمی زنی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
کارت اینترنتم تمام شده بود
باباخیلی باحال شده!!!!!!!!!!
سلام دوست عزیزم
موافقم من شما را لینک کردم
موفق باشی
یک خورده به این وبلاگت برس.!!!
ببخشید کارت اینترنتم تمام شده بود
چرا نظرام تعیید نمی کنی؟
ببخشید
خوب ما دیگه نظررررررنمی زنیم(چون اصلا تایید نمی کنی.!!!)
من که گفتم چرا
می شه اسم وبلاگتو بدی
اخه خنگول یعنی تو نمی دونی من یعنی ما کی هستیم؟
خوب زایع او نو که میدونم
اما اسم وبلاگتون رو نمی دونم
سلام
بابا خسته شدم این عکسات مال تیر ماه یه خورده چیزای جدید بذار
جواب لطفا........!!!!!!!!!!!!!!